شفای کودک درون یک مدیتیشن و تمرین قدرتمند است که انسدادهای عاطفی عمیق و درد را از بین می برد. همانطور که احساسات و سنگینی مرتبط با تجربیات منفی دوران کودکی را پاکسازی می کنید، می توانید معصومیت و شادی دوران کودکی خود را دوباره به دست آورید. در نتیجه، احساس نشاط خواهید کرد و کنترل بیشتری بر پاسخهای احساسی خود دارید و شخصاً از طریق انتخاب آگاهانه به جای واکنشهای تند و مکانیسمهای مقابله، توانمند میشوید.
آنچه حاصل خلاقیت های توست،دستاوردهای کودک درون توست، برای کودکت وقت بگذار، گیسویش را بباف، با او به گردش برو،همراهیش کن،کودک تو همیشه کودک است،او را از دنیای پیچیده و پُر رقابت بزرگترها نترسان و اجازه بده عشق خفته او تو را در برگیرد و به بیداری برساند.
رویارویی با کودک درون
در هر یک از ما یک کودک جوان و رنج کشیده وجود دارد. خیلی از ماها دوران کودکی سختی داشته ایم و بسیاری از ما ضربه روحی را تجربه کرده ایم. برای محافظت و دفاع از خود در برابر رنج های آینده، اغلب سعی می کنیم آن زمان های دردناک را فراموش کنیم. هر بار که با تجربه رنج در تماس هستیم، باور می کنیم که نمی توانیم آن را تحمل کنیم و احساسات و خاطرات خود را در اعماق ضمیر ناخودآگاه خود مخفی می کنیم. شاید چندین دهه است که جرات رویارویی با این کودک را نداشته ایم.
اما فقط به این دلیل که ممکن است کودک را نادیده گرفته باشیم به این معنی نیست که او آنجا نیست. کودک زخمی همیشه آنجاست و سعی می کند توجه ما را جلب کند. کودک می گوید: «من اینجا هستم. تو نمیتونی از من دوری کنی تو نمیتوانی از من فرار کنی.» ما می خواهیم با فرستادن کودک به مکانی عمیق در داخل و دور ماندن تا حد امکان به رنج خود پایان دهیم. اما فرار به رنج ما پایان نمی دهد. فقط آن را طولانی می کند
فرار راه حل نیست
کودک مجروح درخواست مراقبت و محبت می کند، اما ما برعکس عمل می کنیم. ما فرار می کنیم چون از رنج می ترسیم. ناحیه ی درد و اندوه در ما بسیار زیاد است. حتی اگر وقت داشته باشیم، به خانه خودمان بر نمی گردیم. ما سعی میکنیم دائماً خودمان را سرگرم کنیم – تماشای تلویزیون یا فیلم، معاشرت، یا مصرف الکل یا مواد مخدر – زیرا نمیخواهیم این رنج را دوباره تجربه کنیم.
کودک مجروح آنجاست و ما حتی نمی دانیم او آنجاست. کودک زخمی در ما یک واقعیت است، اما ما نمی توانیم او را ببینیم. این ناتوانی در دیدن نوعی جهل است. این کودک به شدت مجروح شده است. او واقعاً به بازگشت ما نیاز دارد. در عوض ما دور می شویم.